از صلح میگویند یا از جنگ میخوانند؟!
دیوانهها آواز بیآهنگ میخوانند
گاهی قناریها اگر در باغ هم باشند
مانند مرغان قفس دلتنگ میخوانند
کنج قفس میمیرم و این خلق بازرگان
چون قصهها مرگ مرا نیرنگ میدانند
روزی همین مردم که سنگم می زنند از رشک
نام مرا با اشک روی سنگ میخوانند
این ماهی افتاده در تنگ تماشا را
پس کی به آن دریای آبیرنگ میخوانند
فاضل نظری
+ این شعرو خییییلی دوست دارم!!
______________
سلام علیکم
حالتون چطوره؟
جدیدا دارم شعر حفظ میکنم!
البته فقط غزل های اســــتـــــاد فاضل نظری!
این شعر هم یکی از اوناس که حفظیدم!!
یکی از کتاباشونو که دارم...
کتاب "آن ها" و "اقلیت" هم از کتابخونه گرفتم ولی فایده نداره!!!! وقتی فکر میکنم که
باید کتابا رو پس بدم..................... هعی
اینکه کسی بم کتاب هدیه بده واقعا خوشحالم میکنه!!!!!
حالا اگه اون کتاب از کتابای فاضل نظری باشه، قول نمیدم ذووووووووووق مررررررررررگ نشم!
****
عکس العمل آدما درمقابل یه اتفاق مشابه جالبه....
یکی مثل من، انگار نه انگار؛ چون به نظرش اینچیزا ارزش ناراحتی نداره
ولی فقط خودش میدونه که چقد بش برخورده!!
یکی هم مثل اوشون، اونجوری.....
بنظرم نه واکنش من خیلی درست بود نه واکنش اوشون!
****
من و این جنگل نارنجی رنگ، زاده آبان همین پاییزیم
با عرض پوزش!...